English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2092 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
off U خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
square out U ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
infield U محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
dexiotropic U واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
dexiotropous U واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
leg U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
legs U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
attention to port U احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
The main road bears to the right. U این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد.
out of bounds U خارج شدن توپ از محدوده زمین
bi directional U چاپگری که میتواند حروف را از چپ به راست و از راست به چپ با توجه به حرکت نوک به جلو و عقب روی صفحه چاپ کند.
to jink right [left] U ناگهان مسیر را به راست [چپ] تغییر دادن
To lead an idle life. U راست راست راه رفتن ( ول بیکار )
orthotropous U دارای تخمک راست راست اسه
plain dealing U معامله راست حسینی راست باز
one two U ضربههای چپ و راست ضربه چپ با هوک راست
right court U زمین سرویس سمت راست
deuce court U زمین سرویس سمت راست تنیس
columnleft U فرمان ستون به چپ چپ یا به راست راست
half face U نیم به راست راست یانیم به چپ چپ
outfield U محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
side step U فرمان یک قدم به چپ یا به راست برداشتن یک قدم به چپ یا به راست
right justify U هم تراز کردن از راست تنظیم کردن از راست
wicketkeeper U توپگیر مدافع میلههای کریکت
guide left U فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
half left U فرمان نیم به چپ چپ یا نیم به راست راست
chinaman U زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
cricket field U زمین کریکت
crease U قسمتی از زمین کریکت
creases U قسمتی از زمین کریکت
creased U قسمتی از زمین کریکت
creasing U قسمتی از زمین کریکت
normal U هر محدوده خارج آن خطا محسوب میشود
infield U نقاط توپگیری در زمین کریکت
uninhibited U رک و راست
dextrorotatory U راست بر
erecting U راست
erects U راست
wrapover dress U راست
wrapover skirt U راست
dextrogyrous U راست بر
up front U رک و راست
wrapover top U راست
turnabouts U به راست راست
turnabout U به راست راست
right face U به راست راست
blankly U سر راست
right footed U راست پا
vertically U راست
straightish U سر راست
straightish U راست
right turn U به راست راست
on end U راست
right back U بک راست
freehearted U رک و راست
beeline U خط راست
four-square U رک و راست
right U راست
righted U راست
vertical beam U راست رو
rectilineal U راست خط
righting U راست
candid U راست
forthrights U سر راست
outspoken U رک و راست
erect U راست
straightest U راست
straight U راست
wooden U راست
sheer U یک راست
apeak U راست
straightforward U راست
pricks U راست
pricking U راست
directly U سر راست
straightforward U رک سر راست
prick U راست
bee line U خط راست
straighter U راست
plain spoken U یر راست
truest U راست
truer U راست
upright U راست
plumply U سر راست
plain dealing U راست
true U راست
bolt upright U راست
erected U راست
pricked U راست
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
playing area U محدوده زمین
floors U محدوده زمین
floored U محدوده زمین
floor U محدوده زمین
leg side U قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
put the ball on the floor U به زمین انداختن توپ کریکت بجای بل گرفتن
square U راست حسینی
sit up U راست نشستن
orthodoxy U راست دینی
eton collan U یقه راست
sheer U راست تند
simon pure U راست حسینی
squared U راست حسینی
rightmost U راست ترین
righty U راست دست
round unvarnished tale U حرف سر راست
starboard U سمت راست
round unvarnished tale U راست حسینی
speak the trurh U راست گفتن
squares U راست حسینی
to sit up U راست نشستن
upend U راست نشاندن
truthful <adj.> U راست [با حقیقت]
rectum U راست روده
straightening U راست کردن
rectums U راست روده
straightens U راست کردن
straighten U راست کردن
erectile U راست کردنی
orthodoxies U راست دینی
upended U راست نشاندن
squaring U راست حسینی
straight stairs U پلکان راست
straight out U راست حسینی
straight bow U کمان راست
erective U راست کننده
upends U راست نشاندن
upending U راست نشاندن
straightened U راست کردن
erectile U راست شدنی
to come to good U راست امدن
dextrorotatory U راست گردان
it never rains but it pours <idiom> U چپ و راست بد آوردن
come clean <idiom> U راست گفتن
eyes right U نظر به راست
right wing U جناح راست
right-wing U جناح راست
right U درسمت راست
Z-twist [Z-spun] U راست تاب
reef knot U گره راست
righted U درسمت راست
cross-brace U بادبند چپ و راست
right atrium U آتریوم راست
A straightforward answer. U جواب سر راست
deskew U راست کردن
Is it true that. . . ? U راست است که ...؟
rectangular U راست گوشه
dextrogyrous U راست گردان
dextrality U راست برتری
dextrad U راست سویه
right-angled U راست گوشه
dexter U در طرف راست
To become straight. U راست شدن
set right U راست کردن
righting U درسمت راست
deasil U طرف راست
rolls U انحراف به چپ یا راست
rolled U انحراف به چپ یا راست
roll U انحراف به چپ یا راست
dextrosal U راست گرد
in round numbers 00 U سر راست 001تا
ingenuousness U راست بازی
verities U سخن راست
verity U سخن راست
to tell the truth U راست گفتن
to spoke the t. U راست گفتن
the parting on the right U فرق سر به راست
grape sugar U گلوکز راست بر
fastigiate U راست بالارونده
reef knots U گره راست
counterclockwise U حرکت از راست به چپ
verisimilitude U راست نمایی
sincere U راست نما
to make a turn to the left [right] U به چپ [راست] پیچیدن
to turn left [right] U به چپ [راست] پیچیدن
cross brace U بادبند چپ و راست
erect U راست کردن
ragged left alignment U هم ترازی راست
right handed U راست دست
orthogonal U راست گوشه
orthognathous U راست ارواره
right angled U راست گوشه
prick eared U راست گوش
right angled parallelogram U راست گوشه
right arm U دست راست
point device U کاملا راست
rectilinear U راست خطی
right incline U میل به راست
rectus U ماهیچه راست
right handedness U راست دستی
right handed rotation U گردش به راست
Recent search history Forum search
2off-season
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
2purchase off the registry
2purchase off the registry
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2تعریف فونتیک چیست؟
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1life cycle ceremonies
2بازوی دست راست
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com